دستان مهربان
حرفات خیلی عجیبه هیجی سر در نیاوردم منطورت چیه؟واضح تر بگو
(نقاب انایی دارند که محاصره ات کردند.نقاب تو داری که ندید بدیدی.تو اگر چشم داشتی واضح میدیدی چی به چیه؟تو بالاتر از خدا نیستی .دم به ساعت برات نشونه میفرسته.برای شوهرش پیغام بگذار جغ هیته گو وبرای خواهر شوهرش بگذار حوله حمام پیچیده اونوقت جوابشو خوب می بینی.خداوند از بنده محبوبش محافظت می کنه.تو اگر خیلی مردونگی داری دودره بازی وکلاهبرداری های خودتو ببین.می تونم ثابت کنم ب خیانتکارترین آدم توی ماله تو می تونی ینفرو بیار من مالشو ناحق کردم.فساد زیر یک نفر خوابیدن نیست فساد اونیه که ده سال تمام مدیران وروئسای یک مجموعه را زین بزنی ودر تملک چشم وابروی ایکبیر خودت بگیری وبعد سر همهکلاه بگذاری جیرینگی به جیب بزنی.)
اینا یعنی جی؟؟؟؟؟؟
هروشونم واسه 10 خرداد 91
1-
فکر کن....
در رویا باش...
رویایی که همیشه مطمئن بودی که میآید
اما.........
هرگز نیامد!!!
فکر کن...
خودت راگول بزن
راحت باش....
2-
خودت را لایق می دانی؟
بعید میدانم
همانی باشیکه تظاهر میکنی
هرچقدرکه نقابت را سفیدکنی
بازهم سایه ی سیاهش ازینجا دیده میشود
او نمیبیند من که میبینم.
كتاب زبانمو باز كردم با دفترچه لغاتم آخ آخ خدايا من چقدر عاشق زبان انگليسي ام
چقد حيف كه از پاييز تا الان نرفتم كلاس،حالا دلم ميخاد بزودي برم شيراز ادامه بدم كلاسمو
خداروچه ديدي شايد بخت با ما يار بود و تونستم توي زمستون برم آمريكا
اخه اختمالا تا اون موقع زنداييم زايمان كنه ان شالله و دست تنها براش دشواره
بايد مامان بزرگمو راضي كنمكه بريم ممكنه به من ويزا ندن اما به اونكه ديگه ميدن
سمانه كه دست تنها خيلي براش دشواره بخواد بچه داري كنه
حالا تا ببينم خدا چي ميخاد برامون،حالا من مثبت به اين قضيه نگاه ميكنم و فكر ميكنم بهم ويزا ميدن واسه همين بايد برم يكم ديگه زبانمو قوي كنم،حالا آمريكا نتونم برم دبي كه ميرم كه اخه مامان بزرگم اينا بخوان برن بايد برن دبي سفارت امريكا واسه ويزا اقدام كنن و تنهايي نميتونن بايد يكي همراشون باشه زبان بلد باشه خير سرم
خدا لعنتتون كنه ، از بچگي كه قُلدر بازي در ميارين
به بلوغ ميرسين حيوون صفتيتون بيشتر اُوت ميكنه و گند ميزنين به اعصاب خونوادتون
خيلي بيشعورين مايه ي ننگين،حال همه ازتون بهم ميخوره بخدا قسم جاتون توي طويله هم نيست حيف كه خدا مهر مادري و پدري و
گذاشته و مانع از سربه نيست شدنتون ميكنه
من كلا معتقدم بچه كلا دردسره و بشدت معتقدم پسر هزاربرابر دردسرش بيشتره
منم يه داداش دارم و گرفتارم
شعور؟ صفر
اخلاق؟ صفر
چقد از دستش ناراحتم
سلام دوستان
من الان شمالم خونه ي خالم ، پس فردا بليط گرفتم كه برم مشهد از وقتي كه وحيد از اسفند تا فروردين مشهد اومد
من ديگه نرفتم خونه ي مامانم اينا تا همين الان ،ديگه نوبتي ام باشه نوبت خونه ي بابامه
تابستون عروسي دوست صميميم انسيه ست، باهم عقد كرديم اما اون زودتر داره ميره خونه خودش
ان شالله زندگي خوبي و شروع كنه ،اومدم كاراي فارغ تحصيليمو انجام دادم يك سال از تموم شدن دانشگام ميگذره،مثلا
مهندس مملكتم به قول معروف خخخخخخخخخ
دوس دارم ادامه تحصل بدم اما ازاد نه دوس دارم دولتي بخونم
همه ش انتظار ميكشيدم درسم تموم شه،خوب حالا يه سالي از تموم شدنش ميگذره،چشم بهم بزنم ميرم خونه ي خودمو ميام اينجا
مينويسم من بچه دار شدم خخخخخخخخ
واي فكرشو ميكنم تنم مور مور ميشه،ما كي بزرگ شديمكه حالا انقد راحت از بچه حرف ميزنيم؟؟؟؟
ولي من هنوزم نفهميدم من چرا متولد شدم؟
دليل آفرينشم چي بود
بٓده توي سن من ادم هنوز به نتيجه ي خاصي نرسيده باشه
تا مرداد چيزي نمونده ، ٣١ مرداد ميشم ٢٣ ساله
ان شالله